دیکتاتورها به ندرت با خواست درونی قلبشان به تقسیم قدرت دست میزنند. زبان مذاکره، نامه،گفتگو برای باز شدن فضا مناسب است اما به شرطی که پشتوانه اجتماعی داشته باشد. دیکتاتور به التماس و نصیحت بی توجه است. لزومی هم بر آن نمیبیند. با زبان جنبش اجتماعی باید با دیکتاتور حرف زد، باقی حرفها نصیحت الملوک است که تاریخ ما پر است از این انذارها. اگر قرار بود دیکتاتوری به این آسانی فضا را باز کند که دیگر این تاریخ پرالتهاب پر از جنبش و انقلاب برای چیست؟
خبری از نامه جدید خاتمی که احتمالا به هفته های پیش مرتبط است در رسانه ها درز کرده که دفترش اصلش را تایید کرده اما محتوای خبر را گمانه زنی رسانه ای دانسته. واقعیت این است من هم خیلی دوست دارم کار با یک نامه نگاری ساده حل میشد یا با یک حضور دیگر در انتخابات. کدام آدم عاقلی است این مسیر هموار را نپذیرد؟ اما مساله این است نصیحت، راهبرد نیست. تغییر در سیاست را تغییر در موازنه قوا تعیین میکند و در حال حاضر موازنه قوا به گونه ای نیست که خامنه ای با نامه خاتمی تحت تاثیر قرار بگیرد. از منظر نتیجه گرایی، اصرار بر مسیرهایی که حداقلی از نتایج هم برای آن تصور نیست کاری بیهوده است. نصیحت کردن راهبرد نیست و برای نیروی سیاسی مهم است چه حرف را کجا در چه موقعیتی و با تصور چه نتیجه ای بزند تا بار معنایی حرفها نابود نشود. این اصلی است که اصلاح طلبان کمتر به آن توجه میکنند. زمان اصلاحات، سازوبرگ و قوا داشتند فنش را بلد نبودند حالا که خامنه ای کنترلشان کرده برای نصیحت کردن کمی دیر شده. ایراد دیگر به نامه رییس جمهور اصلاحات، همین محرمانه بودن است. این شکل نامه نگاری و درز خبر در سایتها تقویت کننده این گزاره است که مردم محرم نیستند و فقط در انتخابات و صندوق معنا دارند. طبیعی است این رویکرد عدم شفافیت بر اعتماد عمومی ضربه میزند. به خصوص اینکه بسیار کسانی که با دعوت خاتمی در انتخابات نود و شش شرکت کردند هنوز توضیح شفافی درباره نتایج این حضور و علت رویگردانی منتخبین از وعده ها یا گزارشی درباره عملکرد فراکسیون امید از زبان دعوت کننده نیافته اند . فقدان گفتگو و محدود کردن ارتباط با مردم به چند ویدیو در ایام انتخابات، مردمی را که با هزار امید و آرزو به نیروهای پایین تر از سطح متوسط رای دادند خشمگین میکند. سیاست تنها بُعد قدرتش نیست فن ارتباط با مردم اصل مهمی است تا مخاطبان گمان نکنند در نظر سیاستمداران آنها برگه رای هستند نه شهروندانی صاحب کرامت. به خصوص اینکه در دنیایی زندگی میکنیم که سرعت تغییرات شگفت آور است و نمیشود با ذهنیت دهه هفتاد و هشتاد به استقبال سده چهارصد رفت.سیداسماعیل هاشمی
No comments:
Post a Comment